۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

شعر

آن شب که غبار سکوت تنها را خواهد بلعید
 چگونه تکبیر واهمه در کلام حسرت نقش نبندد
 روز عصیان کفر طغیان قطره ای فره ی نیک اگر می بود
 در ژرفای بی مرز این تاریکی و تنهایی فانوسکی با صد ها امید ما را در انظار میبود
دریغا...!
 شعله های شرارت ریشه های شرافت میسوزاند و من امروز تشنه ی کامی شیرین از کلامم..!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر