۱۳۹۱ دی ۱۶, شنبه

خاطرات

ورق میزنم دفتر خاطراتم را
پر از سیاهی بی هیچ گلبرگی
تنها...
یک فنجان قهوی تلخ
دود سیگار و شبی ابری.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر