خزعبلات فکری من

۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

شاعر...

آنگاه که تو از بامداد لب به سخن میگشایی
نبض زندگی طلوع میکند...
آه! اشعارت...
چه خجسته اند
در همایش جام های مست.

پ.ن:برای دوست شاعر و برادر همیشگی ام حمید...

ارسال شده توسط Unknown در ۹:۵۴ هیچ نظری موجود نیست:
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest
برچسب‌ها: حمید شعر
پست‌های جدیدتر پست‌های قدیمی‌تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: پست‌ها (Atom)

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2015 (1)
    • ◄  مارس (1)
  • ◄  2014 (9)
    • ◄  نوامبر (2)
    • ◄  مهٔ (6)
    • ◄  آوریل (1)
  • ▼  2013 (12)
    • ▼  سپتامبر (1)
      • شاعر...
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  فوریهٔ (4)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2012 (24)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  نوامبر (2)
    • ◄  اکتبر (5)
    • ◄  سپتامبر (1)
    • ◄  اوت (3)
    • ◄  ژوئیهٔ (12)

پیمان...

Unknown
مشاهده نمایه کامل من
زمینه ته نقش. با پشتیبانی Blogger.